Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-29@15:50:33 GMT

دفتر صوفی سواد و حرف نیست

تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۹۵۵۶۲

   عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - در واكاوی مقالۀ هشتم فيه ما فيه، در نوبت پيش (‌۱۸) به اين جا رسيديم كه مولانا در نقد عالِم برخوردار از علم بی‌فايده می‌گويد: «همه‌چيزها را به حل و حرمت حكم می‌كند كه اين جايز است و آن جايز نيست و اين حلال است يا حرام است. خود را نمی‌داند كه حلال است يا حرام است. جايز است يا ناجايز، پاك است يا ناپاك است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

   مولانا اين خودفراموشی و مشغول‌ شدن به امور كم‌اهميت را مصداق تهی شدن از درون می‌داند. گويي كه چيزي را از درون تهی كنيم ولی بيرونش چنان باشد كه فربه به نظر‌ آيد.

   هم از اين رو در ادامۀ نقدش به علمای زمانۀ خودش می‌گويد: «پس اين تجويف و زردی و نقش و تدوير بر او عارضی است كه چون در آتش اندازی اين همه نماند، ذاتی شود صافی از اين همه. »

   تجويف يعنی تهی كردنِ ميانِ چيزی. تدوير هم يعنی دايره‌وار بودنِ چيزی. مراد از تجويف و زردی و نقش و تدوير عالِم، هيبت و جذابيت شاخ و برگ علمِ عالِم است. اما از نظر مولانا، اين شاخ و برگ باشكوه، عرضی است و آنچه ذاتی است، همانا "خود" عالِم است.

    وقتی مولانا می‌گويد «چون در آتش اندازی اين همه نماند، ذاتی شود صافی از اين همه»، يعنی علم عالم می‌رود و خودش باقی می‌ماند. و خود او ذات اوست.

   چنانكه در ادامه نيز می‌گويد: «نشانِ هر چيز كه می‌دهند از علوم و فعل و قول، همچنين باشد و به جوهر او تعلق ندارد، كه بعد از اين همه باقی آن است.»

  يعنی علم و فعل و قول رفتنی‌اند و جوهر ماندنی. در ادامه، مولانا در توصيف نامفيد بودن علم علمای خودناشناس، می‌گويد: «نشان ايشان همچنان باشد كه اين همه [يعنی اين همه دانسته‌ها و آموزه‌های علمي] را بگويند و شرح دهند و در آخر حكم كنند كه در مشت غربيل است. چون از آنچه اصل است خبر ندارند.»

   يعنی علم بی‌فايده چون به خودشناسی منتهی نمی‌شود، ارزشش مثل اين است كه به كسی بگوييم آنچه در مشت پنهان كرده‌ای غربيل است.

  نوبت پيشين معنای غربيل را از قلم انداختيم. و لابد خوانندگان فرهيخته بهتر می‌دانند كه غربيل همان غربال است و غربال هم الك است يا چيزی شبيه آن.

 و چون غربيل در مشت نمی‌گنجد، وقتی مولانا می‌گويد علم بی‌فايده مثل اين است كه بگوييم غربيل در مشت كسی است، در واقع علم علمای زمان خودش را به غايت تحقير کرده است. اما آيا بر اين احكام تند و تيز مولانا هيچ خرده‌ای نمی‌توان گرفت؟

 مولانا در اين مقالۀ فيه ما فيه دربارۀ "علمای اهل زمان" كه «در علوم موی می‌شكافند» می‌گويد اگر علوم و دانسته‌های اين افراد را «در آتش اندازی اين همه نماند، ذاتی شود صافی از اين همه»، اما در مثنوی می‌گويد: ‌ای برادر تو همين انديشه‌ای/ مابقی خود استخوان و ريشه‌ای. پس چطور می‌توان با قاطعيت حكم صادر كرد كه اگر انديشۀ كسی را در آتش اندازيم، عرضياتش می‌رود و ذاتش می‌ماند؟

 كسی كه عمری در علوم موشكافی كرده، لاجرم انديشه‌ای هم حاصل كرده. اگر حكم مولانا در مثنوی ملاك باشد، غواص دريای معانی، چيزی نيست جز گوهر انديشه‌اش‌. پس اگر انديشۀ او را در آتش اندازيم، خود او را در آتش انداخته‌ایم و ديگر چيزی از او باقی نگذاشته‌ايم كه بگوييم آتش‌افروزی ما، ذات او را از زوايدش صاف كرده است.

 اگر علوم و اقوال عالِم «به جوهر او تعلق ندارد»، پس چرا بايد اصل انسان را انديشۀ او بدانيم؟

 در بدو امر به نظر می‌رسد كه مولانا در پاسخ به اين نقد، دست كم دو جواب در آستين دارد. نخست اينكه، او در ادامۀ همان بيت مشهور مثنوی می‌گويد:

 ‌گر گل است انديشۀ تو، گلشنی

ور بود خاری، تو هميۀ گلخنی

 انديشه‌ای كه بوی گُل ندهد، صاحبش را نه گلشن كه گلخن می‌كند. انديشۀ چون گل، تقريباً همان علم مفيد است و انديشۀ چون خار، همان علم نامفيد.

 اما اين پاسخ، سپری در برابر تير آن نقد نيست؛ چراكه مولانا می‌گويد انديشه، چه مثل گل باشد چه مثل خار، به هر حال صاحبش را گلستان يا زباله‌دان می‌كند. يعنی باز انديشه ذاتیِ آدمی است. آدم نيك نهايتا چيزی نيست جز انديشۀ نيكش، آدم بد نيز چيزی نيست جز انديشۀ بدش.

 پس نمی‌توانيم بگوييم اگر انديشۀ كسی را در آتش اندازيم، نهايتا او «ذاتی شود صافی از اين همه»؛ چراكه پيش‌تر به او گفته‌ايم‌ ای برادر تو همين انديشه‌ای. و با نابودی انديشۀ او، ديگر اويی باقی نمی‌ماند كه بگوييم عرضياتش رفت و ذاتش باقی ماند، صافی از آن زوايد عرضی.

 اما پاسخ دوم مولانا از جنس ديگری است. او در مثنوی می‌گويد:

 دفتر صوفی سواد و حرف نيست

جز دلِ اِسپيدِ همچون برف نيست

زادِ دانشمند آثار قلم

زادِ صوفی چيست؟ آثار قدم

 صوفی هم انديشه‌ای دارد ولی انديشۀ او محصول يك عمر سر فرو كردن در اين كتاب و آن كتاب نيست. انديشۀ صوفی، از نظر مولانا، از جنس عمل است. يعنی نه با خواندن كه با رفتن و گام برداشتن به دست می‌آيد.

 صوفی از نظر مولانا اهل دل است. هم از اين رو در جای ديگری می‌گويد:

 علم‌های اهل دل حمال‌شان

علم‌های اهل تن احمال‌شان

 يعنی علم اهل دل او را حمل می‌كند؛ برعكسِ اهل تن، كه كارش حمل كردن علمش است. علم اهل دل او را حمل می‌كند تا مقصدی نيكو، علم اهل تن، او را حمل می‌كند تا مقصدی نامبارك.

 در واقع علم اسب است و اهل دل، اسب‌سوار. اما اهل تن شأن اسب‌سواری را از دست داده و خودش نقش اسب را ايفا می‌كند. به قول سعدی:

نه محقق بود نه دانشمند

چارپايی بر او كتابی چند

 اما اگر نيك بنگريم، در اين‌جا هم انفصالی ميان علم و عالم است. يعنی نمی‌توان گفت عالم يا صوفی، چيزی جز انديشه‌اش نيست.

 انديشۀ عالم و صوفی، از هر جا كه حاصل شده باشد، مصداق علم مفيد باشد يا علم نامفيد، با خود او يكسان نيست؛ بلكه مركب يا راكب اوست. بنابراين باز نمی‌توان به عالم يا صوفی گفت ای برادر تو همين انديشه‌ای.

  و از آن‌جا كه بين انديشه و صاحب انديشه همواره انفصالی برقرار است و اين دو هيچگاه به وحدت مطلق نمی‌رسند و رابطۀ اين‌هماني ندارند، به نظر می‌رسد كه بين اين دو حكم ظاهرا متناقض مولانا، بايد جانب دومی را گرفت. يعنی «اي برادر تو همين انديشه‌ای» را به نفع اين حكم كنار بگذاريم: «چون [علمِ عالم را] در آتش اندازی اين همه نماند، ذاتی شود صافی از اين همه. »

  اين راي به گوهر تفكر مولانا نزديك‌تر به نظر می‌رسد؛ چراكه آن ذاتِ بری از انديشه‌های انساني، كه در هر انسانی نهفته است، از نظر مولانا چيزی جز روح الهی نيست كه فرموده است: و نفخت فيه من روحی.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مولانا و غیرت و ابلیس و عارف مولانا و "تقوا" و "بخت" از بورَک قونیه تا وحدت وجود مولانا و قرآن و ایمان و گمان در چادر کسی پنهان است مولانا و "دعوت" و "اختیار" مولانا و سایه و آیه نگاهی به نیمچه‌سخنرانی‌های مولانا

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: فیه ما فیه مولانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۹۵۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای حسن فتحی! تکلیف ما با آخرین ساخته شما دقیقاً چیست؟

فیلم «مست عشق» بالاخره پس از حواشی فراوان اکران شد و در نخستین روز نمایش عمومی خود، یک رکوردشکنی سهمگین از خود به جای گذاشت و توانست با جذب ۵۱ هزار مخاطب، رکورد فروش روز نخست سینما را از آن خود کند. مجموع فروش این فیلم برای روز نخست، ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بوده است.

به گزارش برترین‌ها، آخرین ساخته حسن فتحی یکی از مهم‌ترین فیلم‌های چند سال اخیر است که حاشیه‌های زیادی در اطراف آن شکل گرفت و حالا بعد از چند سال رنگ پرده دیده است. یکی از پروژه‌های مهم و بین‌المللی سینمای ایران درباره شخصیت محبوب عارفان و صالحان مولانا جلال‌الدین محمد بلخی. در ادامه مروری داریم بر متن و حاشیه و اطلاعات فیلم مست عشق.

بازیگران و عوامل فیلم مست عشق

یکی از ویژگی‌های جذاب فیلم مست عشق ترکیب حضور بازیگران آن است. از ستارگان مطرح سینمای ایران و ترکیه همگی در این اثر سینمایی دور هم جمع شده‌اند و می‌توان این فیلم را یکی از مهم‌ترین و پرستاره‌ترین آثار سینمایی چند سال اخیر دانست؛ پارسا پیروزفر بازیگر مطرح و محبوب سینمای ایران در نقش مولانا بازی می‌کند و شهاب حسینی نیز در نقش شمس تبریزی با گریمی متفاوت و دیدنی در این اثر حضور دارد. حسام منظور دیگر بازیگری است که یکی از نقش‌های اصلی این فیلم یعنی شخصیت حسام‌الدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا) را بر عهده گرفته است.

بوراک توزکوپاران بازیگر مطرح سینمای ترکیه در نقش سلطان ولد (پسر بزرگ مولانا) حضور دارد. بوران کوزوم دیگر بازیگر مطرح ترکیه است که نقش علاءالدین (پسر مولانا) را بازی می‌کند. اما شاید یکی از مهم‌ترین چهره‌های این فیلم هانده ارچل ستاره تلویزیون و سریال‌های ترکیه است که در مست عشق در نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا) حضور یافته است. بنسو سورال در نقش مریم، سلما ارگچ در نقش کِرّا خاتون (همسر مولانا)، ابراهیم چلیکول در نقش اسکندر و خالد ارگنچ ستاره مطرح ترکیه که پیش از این در سریال دیدنی حریم سلطان بازیگر نقش محوری بود در نقش پدر مولانا، از دیگر بازیگران این فیلم هستند.

مهران برومند تهیه‌کننده این اثر است که با سرمایه‌گذاران کشور ترکیه این فیلم را تولید کرده و تمامی تصاویر در کشور ترکیه ضبط شده است. فاهیر آتاک اوغلو آهنگساز آثاری همچون عمر و حریم سلطان، آهنگسازی موسیقی فیلم را بر عهده داشته و علیرضا قربانی موسیقی تیتراژ آن را اجرا کرده است.

خلاصه داستان

داستان فیلم مست عشق بخشی از زندگی «مولانا» و «شمس تبریزی» در سال‌های ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری را به تصویر می‌کشد. این فیلم درباره‌ی رابطه «مولانا» با «شمس تبریزی» و عشقی که او نسبت به «شمس» داشت و تأثیر فراوان او بر زندگی و اشعار «مولانا» و عشق و ارتباط او با خدا و عرفان را به تصویر می‌کشد.

پرسش بزرگی که مست عشق مطرح می‌کند

صفحه اینستاگرامی فیلمتو که اخبار حوزه سینما را پوشش می‌دهد درباره ساختار فیلم می‌نویسد: آیا «مست عشق» سخنی تازه در باب یکی از رازآلوده‌ترین روابط انسانی دارد؟ آیا سازندگان، مخاطب را به نکاتی مگو، ارجاع می‌دهند؟ پاسخ منفی است. پس چرا باید «مست عشق» را دید؟ به این دلیل که فیلم دارای هویتی مستقل است و خوانش مخصوص به خود از سوژه را دارد. وانگهی، یکی از کارکرد‌های سینما، تصویری کردن شنیده‌ها و خوانده‌شده‌ها است؛ حتی اگر حرفی تازه نداشته باشد.

مهم این است که حالا، در ویترین سینمای ایران فیلمی وجود دارد که فراز‌هایی از زندگی شمس و مولانا به همراه اتفاقات زمانه را تبدیل به یک روایت سرگرم‌کننده، با چاشنی قصه، فضاسازی، موسیقی، بازی‌های خوب و ... کرده. تازه، در حد توان، تلاش کرده منصف باشد و از قدیس‌سازی و تاکید اغراق‌آمیز بر جغرافیا (ایرانی بودن مولانا) بپرهیزد. چون هدف اصلی فیلم همانی است که بار‌ها شمس بیان می‌کند: «عشق یا تکلیف؟» و آن‌چه مولانا را از مرحله زهد به عرفان می‌رساند، رهایی از قید تکلیف و راهی شدن در وادی عشق است.

روایتی عامه‌پسند با حضور کم‌جانِ مولانا

الهه آرانیان در روزنامه خراسان می‌نویسد: در «مست عشق» حضور مولانا در قامت یک شاعر و عارف را خیلی کم رنگ خواهید دید و بیشتر روایت عاشقانه و معمایی از سرگذشت شمس تبریزی و این‌که چه بر سرش آمده و مرده یا زنده بودنش، شما را درگیر خواهد کرد. رفت و برگشت بین گذشته و حال و روایت آن چه قبلاً اتفاق افتاده و پل زدن به سمت آن‌چه در زمان حال رخ داده، به جذابیت فیلم کمک کرده‌است. در روزگارِ مصادره مفاخر و بزرگان ایرانی، تأکید بر ایرانی‌بودن مولانا و زاده‌شدن او در بلخ و نیز زبان استوار فیلم نامه و استفاده از زبان رسمی فارسی در «مست عشق» شایسته تحسین است.

تیتراژ پایانی فیلم با صدای علیرضا قربانی و آهنگ سازی حسام ناصری از دیگر نقاط قوت آن است که در چند روز گذشته در فضای مجازی با بازخورد خوب مخاطبان همراه بوده‌است. طراحی صحنه و طراحی لباس شخصیت‌ها نیز متناسب با روزگار مولانا در قرن هفتم هجری است. عده قابل‌توجهی از مخاطبان هم به تدوین فیلم انتقاد کرده‌اند. به هر حال «مست عشق» را با همه کم‌وکاستی‌هایش باید دید و امیدوار بود که زندگی دیگر چهره‌ها و بزرگان فرهنگ و ادبیات این سرزمین هم به تصویر کشیده شود.

نظر کاربران چیست؟

آیدین سیارسریع: ساختن فیلمی درباره مولانا کار سختیه. اگه روی سیر و سلوک و تحول درونی مولانا تمرکز بشه جذابیتی برای مخاطب سینما نداره. از طرفی اگه کشمکش بیرونی اضافه و پرداخت هالیوودی پررنگ شه، میشه همین که دوستان زحمت کشیدن. ترکیبی از گیم آو ترونز و کلید اسرار. پس اصلا چه کاریه کلا؟

سوین: فیلم «مست عشق» بنظرم ارزش دیدن داره و جدا از بازیگران موسیقی فوق‌العاده‌ای داشت. هرچند میشه انتقاد‌هایی مثل دوبله شدن دیالوگ‌های ترکی و کم بودن صحنه‌های شمس و مولانا مطرح کرد. بازیگری هانده ارچل این‌بار عالی بود.

پرسفونه: واقعا از مست عشق خوشتون اومد؟ جز بازیگر خوشگل و دکور خفن چی داشت واقعا؟

محدثه: هانده ارچل یه استوری از مست عشق نذاشت حداقل بگه آره منم تو این کار بودم، بعد ما کم مونده رو تیشرتمون پوستر مست عشق رو چاپ کنیم چرا، چون ایران بعد عمری با یه کشور خارجی کار داده بیرون. ترکیه اونقدرا که باید و شاید خارجی نیست از هیجانت کم کن ایرانی.

مهرو: یه جوری از مست عشق بد می‌گید که آدم جرات نمیکنه بگه خوشش میاد. درسته شاهکار سینمایی نبود، وقتی اینقدر که داره له میشه هم نبود. همینجوری هم فتحی مجبور شده فیلم رو سلاخی کنه.

ماندانا: "مست عشق" رو دیدیم و به نظرم:

۱: بازی شهاب حسینی خوب نبود، حداقل نسبت به بازی ابراهیم چلیکول.

۲: فیلمنامه‌ش خوب نبود، انتظاری که داشتم رو ندیدم، روایت‌های سطحی داشت.

۳: جلوه‌های بصری قشنگی داشت.

۴: اگه کتاب ملت عشق بخونی برات جذاب‌تره؛ که من نخوندمش!

دیگر خبرها

  • نقد فیلم مست عشق + خلاصه، بازیگران و مدت زمان
  • آقای حسن فتحی! تکلیف ما با آخرین ساخته شما دقیقا چیست؟
  • ارتقای فرهنگ و سواد سلامت از اولویت‌های حوزه بهداشت است
  • چگونه تقاضای افزایش حقوق بدهیم؟ ( 12 توصیه کاربردی)
  • برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟
  • آقای حسن فتحی! تکلیف ما با آخرین ساخته شما دقیقاً چیست؟
  • هم‌افزایی با دهیاران و شورای روستا راه‌حل غلبه بر مشکلات 
  • پاداش قبولی سوادآموزان سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ کردستان واریز شد
  • آموزش سواد مالی به کودکان
  • راه مبارزه با روانشناس‌نماها ارتقاء سواد سلامت روانی جامعه است